loading...
تورو کم دارم این روزا
poorya بازدید : 0 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

   

 


میخواهم از تو بنویسم، نوشته ای که تمام احساس پاکت را لبریز از شوق کند.
اما هر چه می اندیشم تمام کلمات به هزاران شکل در وصف معشوق و زیبایی ها به زبان آورده و نگاشته شده است!
و من نمیتوانم کلمه ای غیر از تکرار واژه ها را به زبان بیاورم!
حال چگونه می توانم تو را وصف کنم که حتی کلمه ای به گوشت آشنا نباشد!؟
  میدانم، در این دنیای پر از واژه های عاشقانه نمی توانم آن جور که باید کلمات لبریز از عشق را نثار وجود پاک و مهربانت کنم.
ولی
به جای کلمات زیبای عاشقانه می خواهم خوب بنگری.
بنگر، وقتی که نامم را بر زبانت جاری می کنی چگونه ساعت های عمرم را برای نظاره روی تو به حراج می گذارم...
فقط بنگر که چگونه در مقابل قدم هایت، زمین را با مژگانم آب جارو می کنم و خاک قدم هایت را توتیای چشمانم...
فقط بنگر که چگونه در مقابل لبخندت تمام غم های عالم را به جان خریدارم و چگونه در مقابل اشک هایت زمین و زمان را بر وفق مراد دلت تغییر می دهم...
فقط بنگر لحظه ی جان سپردنم را وقتی که آغوش تو مکان آرامیدنم باشد...
بنگر و فقط بنگر که چگونه زندگیت را بهشتی سازم که نه گوشی شنیده و نه چشمی به خود دیده...
فقط تا ابد در کنار من باش.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 39
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 25
  • بازدید ماه : 25
  • بازدید سال : 27
  • بازدید کلی : 82